ای
آزادی، تو را دوست دارم، به تو نیازمندم، به تو عشق میورزم، بی تو زندگی دشوار است، بی تو من هم نیستم، هستم، اما من نیستم، یک موجودی خواهم بود تو خالی، پوک، سرگردان، بی امید، سرد، تلخ، بیزار، بد بین، کینه دار، عقده دار، بیتاب، بیروح، بیدل، بیروشنی، بیشیرینی، بیانتظار، بیهوده، منی بی تو، یعنی هیچ!ای آزادی، به مهر تو پروردهام، ای آزادی، قامت بلند و آزاد تو، مناره زیبای معبد من است، ای آزادی، کبوتران معصوم و رنگین تو، دوستان همراز و آشنای مناند، کبوتران صلح و آشتیاند، پیکهای همه مژدهها و همه پیامهای نوید و امید و نوازش مناند.ای آزادی، کاش با تو زندگی میکردم، با تو جان میدادم، کاش در تو میدیدم، در تو دم میزدم، در تو میخفتم، بیدار میشدم، مینوشتم، میگفتم، حس میکردم، بودم .ای آزادی من از ستم بیزارم، از بند بیزارم، از زنجیر بیزارم، از زندان بیزارم، از حکومت بیزارم، از باید بیزارم، از هرچه و هر که تو را در بند میکشد بیزارم . ای آزادی، مرغک پر شکسته زیبای من، کاش میتوانستم تو را از چنگ پاسداران وحشت، سازندگان شب و تاریکی و سرما، سازندگان دیوارها و مرزها و زندانها و قلعهها رهایت کنم، کاش قفست را میشکستم و در هوای پاک بیابر و بیغبار بامدادی پروازت میدادم.اما.... دستهای مرا نیز شکستهاند، زبانم را بریدهاند، پاهایم را غل و زنجیر کردهاند و چشمانم را نیز بستهاند.... و انگــورهــا ، آیــا مــی رسـند .......
ادامه مطلبما را در سایت انگــورهــا ، آیــا مــی رسـند .... دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : sarzaminekhasteh بازدید : 144 تاريخ : جمعه 22 دی 1396 ساعت: 10:46